...وقتي تو نيستي
تا ميز انتهاي كافه را نشانت دهم
وقتي پرنده تنها پنج حرف الفباست
و پنجره
از ديوار پاسيو دورتر نمي رود
مي توانم بنشينم
و آرام آرام
انگشت اشاره ام را ببرم
گروس عبدالملكيان،شعر بي پايان از مجموعه ي سطرها در تاريكي جا عوض ميكنند
...وقتي تو نيستي
تا ميز انتهاي كافه را نشانت دهم
وقتي پرنده تنها پنج حرف الفباست
و پنجره
از ديوار پاسيو دورتر نمي رود
مي توانم بنشينم
و آرام آرام
انگشت اشاره ام را ببرم
گروس عبدالملكيان،شعر بي پايان از مجموعه ي سطرها در تاريكي جا عوض ميكنند
این نظر توسط سولا... در تاریخ 1391/08/22 و 23:55 دقیقه ارسال شده است | |||
گروسو دوس دارم... میگم یکی ازون درودا به منم بگو
بدرودددد... پاسخ : دروووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووود بر تو دوست دوستدار گروسم
خوبه؟!!!!!!! |
این نظر توسط سحر حسینی در تاریخ 1391/08/10 و 18:06 دقیقه ارسال شده است | |||
سلام عزیزم
خیلی خیلی زیبا بود...درست مث خودت پاسخ : سلام
زیبایی سرچشمه ای داره و اون حتما چشمای توه... |
این نظر توسط عبدالعزیز نصرتی در تاریخ 1391/08/08 و 23:33 دقیقه ارسال شده است | |||
سلام
زیبا و خوادنی بود همواره قلمت سبز و پایدار موفق باشی پاسخ : سلام
بسیار ممنون از حسن نظرتون شاد باشید |